loading...
شمیم بیداری اسلامی
کامل هاشمی بازدید : 99 پنجشنبه 08 فروردین 1392 نظرات (0)

پند از بزرگان

بچه های خوبم! همیشه ما از زندگی آدم های بزرگ درس می گیریم. همیشه کسایی موفق هستن که از تجربه های دیگران استفاده کنن. یکی از کسایی که شما باید با اندیشه و فکر اون آشنا بشید، استاد شهید مطهریه. اون وقت یاد می گیرید که چطور درست فکر کنید و دین اسلام رو بشناسید. بچه ها! در این مورد با بزرگ تراتون مشورت کنید. اونا به شما برای آشنا شدن با شهید مطهری کمک می کنن. امیدوارم که هممون بتونیم از اندیشه های بلند استاد مطهری استفاده کنیم.

استاد نمونه

«من که بچه بودم، در خراسان زندگی می کردم. اون موقع ها درِ مدرسه ها و مسجدها بسته بود و من 15 یا 16 ساله بودم. درباره هر چیزی فکر می کردم، راضی نمی شدم مگر به تحصیل علوم دینی».

بله بچه ها! می دونید می خوام درباره کی حرف بزنم؟ بله، استاد شهید مطهری. این جمله هایی رو که براتون گفتم، از گفته های خود استاد بود و به خاطر همین عشق و علاقه به دین وعلوم دینی، استاد مطهری در شانزده سالگی به حوزه علمیه قم رفتن تا تمام مسایل دینی رو یاد بگیرن. بچه ها! می دونید استاد مطهری عاشق علم و دانش بود و همیشه به دنبال یاد گرفتن چیزهای تازه بود و همه شما خوب می دونید هر کسی اهل تلاش و کوشش باشه، به هدفش می رسه؛ مثل استاد مطهری که یک استاد بزرگ و نمونه شد.

علاقه به امام

می دونم که شما بچه ها معلمای خوبتون رو خیلی دوست دارید. مخصوصا بچه های درس خونی که از معلماشون چیزهای زیادی یاد می گیرن. استاد شهید مطهری از کسانی بودکه به استادان خودش خیلی خیلی احترام می گذاشت. بچه ها! جالبه بدونید یکی از استادان شهید مطهری، امام خمینی رحمه الله رهبر خوب ما بودن که استاد مطهری خیلی خیلی به ایشون علاقه داشتن. شهید مطهری، بارها و بارها به امام رحمه الله ابراز علاقه کرده بود و می گفت: «امام خمینی ایمان مردم رو به اونا برگردوند». او بارها گفته بود که امام یک مرد بی نظیره. شهید مطهری سعی می کرد تا چیزای زیادی از امام یاد بگیره. او دوازده سال شاگرد امام بود و همین تلاش او بود که باعث شده، حالا ما یاد اون استاد بزرگ رو گرامی بداریم.

کامل هاشمی بازدید : 112 یکشنبه 27 اسفند 1391 نظرات (0)

مادر استاد که از زنان بسیار محترم , و از زنان تحصیل کرده امروزی نیز خیلی باسوادتر بودند و از نظر سخن گفتن بسیار جالب تر و گرمتر ادای سخن می کردند , در مورد شهید مطهری که فرزند چهارم خانواده بودند , می گفتند : [ در زمانی که استاد مطهری را هفت ماهه حامله بودم , در خواب دیدم که در مسجد فریمان ( که در همان محله خودمان بود ) تمام زنان فریمان نشسته اند و من هم آنجا هستم . یکدفعه دیدم که خانم بسیار محترم و مقدسی با مقنعه وارد شدند و دو خانم دیگر دنبال ایشان می آمدند , در حالی که گلاب پاش هایی را در دست داشتند . آن خانم مجللی که در جلو آن دو خانم بودند , به آنها گفتند گلاب بریز , و آنها روی سر تمام خانمها گلاب پاشیدند . و وقتی به من رسیدند , سه دفعه روی سر من گلاب ریختند . ترس مرا فرا گرفت که نکند در امور دینی و مذهبی ام کوتاهی کرده باشم . ناگزیر مجبور به سؤال کردن شدم و از آن خانم پرسیدم چرا روی من سه دفعه گلاب پاشیدند ؟ ایشان در جواب گفتند به خاطر آن چنینی که در رحم شماست . این بچه به اسلام خدمتهای بزرگی خواهد کرد . وقتی مرتضی به دنیا آمد . با بچه های دیگر فرق داشت , به طوری که در سه سالگی کت مرا بر دوش می انداخت و به اتاقی دربسته می رفت و در حالی که آستین های کت به من زمین می رسید , به نماز خواندن می پرداخت] .

 

کامل هاشمی بازدید : 66 دوشنبه 21 اسفند 1391 نظرات (0)

آقای محمد علی مطهری برادر استاد

لطفا خودتان را معرفی کنید .

محمد علی مطهری , برادر بزرگ استاد شهید مطهری هستم و در سال 1295 هجری شمسی متولد شدم . در حال حاضر در فریمان به کشاورزی مشغولم . مرحوم پدر ما دارای پنج پسر و دو دختر بود . یکی از خواهران ما هم فوت شده است . در بین پسرها به ترتیت سنی اول من بودم , بعد شهید مطهری و بعد هم برادرانم محمد باقر , محمد تقی و حسن .

اخلاق و رفتار استاد شهید در کودکی چگونه بود ؟

مرحوم شهید مطهری از کودکی با ما کاملا متفاوت بود . احترام خاصی به پدر و مادر می گذاشت و علاقه شدیدی به درس و مطالعه و مکتب داشت . استاد شهید تا چه سنی در فریمان تحصیل می کردند ؟

تا سن دوازده سیزده سالگی در فریمان نزد مرحوم پدرم مقدمات را آموخت و دو سال هم من و او به اتفاق با یکدیگر در مدرسه ابدال خان مشهد تحصیل می کردیم . بعد از دو سال مجددا به فریمان برگشتیم .

چه شد که به فریمان برگشتید ؟

ماجرا از این قرار بود که در سال 1312 بین مالکان فریمان اختلاف افتاد و رضاشاه فریمان را تصرف کرد . بلافاصله شروع کردند به خیابان کشی و در سال 1314 که رضاخان به مشهد آمد , او را برای دیدن فریمان آوردند . رضاخان با همان عصا و شنل در فلکه ایستاده بود و وزراء و مردم نیز همه در اطراف بودند که ناگهان زنبوری درشت و قرمز در یقه او افتاد و نیشش زد. دکتر آوردند و دارو به گردنش مالیدند اما فایده ای نکرد . قرار بود برای ناهار در فریمان بماند ولی به خاطر همین ماجرا نماند . نقل می کنند که گفته بود[ : فریمان پدرسوخته زنبورهای بدی دارد] .

بعد از آن ماجرا , دستور دادند که فلکه را وسیع کنند . منزل ما پشت همان فلکه بود و در طرح می افتاد . در سال 1314 که من و مرحوم اخوی در مشهد مشغول تحصیل بودیم , خبر دادند که منزلمان را خراب کرده اند و اسباب و اثاثیه ما را بیرون ریخته اند . به همین خاطر , من و ایشان نتوانستیم ادامه تحصیل دهیم . ایشان مجبور شد یکی دو سال در فریمان و قلندر آباد کتابهای مرحوم پدرم را مطالعه کند .

کامل هاشمی بازدید : 84 سه شنبه 15 اسفند 1391 نظرات (0)

دختر استاد

لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید که هنگام شهادت پدرتان چند ساله بودید

من سعیده مطهری هستم که در حدود 18 سالگی , به دلیل به شهادت رسیدن پدرم , از فیض دیدار ایشان محروم شدم .

وقتی پدرتان را به یاد می آورید , نخستین خاطره ای که به ذهنتان می آید , چیست ؟

یکی از نخستین خاطراتی که همیشه در ذهن من زنده مانده , مربوط به نهضت خرداد سال 42 است . من آن روزها حدود چهار سال داشتم . یک روز که از نزدیک شاهد عزاداری و قیام عده ای ازمردم , به خصوص طلاب جوانی بودم که شعار[ یا مرگ یا خمینی] سر داده بودند , شب هنگام که پدرم دیروقت به منزل آمدند , با کنجکاوی کودکانه ای از ایشان پرسیدم[ : یا مرگ یا خمینی یعنی چه ؟ اصلا خمینی کیست ؟] .

ایشان نیز با رأفت خاصی که حاکی از روح بلندشان بود , گفتند :

دخترم ! آقای خمینی دوست خداست و خدا هم او را دوست دارد . اما بعضیها که بدند , می خواهند ایشان را از بین ببرند . ولی ما نمی گذاریم که آنها این کار را بکنند .

در آن لحظه , من که بغض شدیدا گلویم را می فشرد , به بهانه خوردن آب از اتاق خارج شدم و دقایقی در گوشه ای گریستم .

از میان ابعاد گوناگون شخصیت استاد شهید , کدام بعد در خانه بیشتر نمود داشت ؟

رابطه ما در محیط خانه با ایشان , بدون اغراق رابطه مرید و مراد بود . به طوری که تمام افراد خانواده مرید پدرم بودند . روح متعبد و اخلاق نیکوی ایشان همه را مجذوب خود ساخته بود . با وجود این , به عقیده من , رعایت کامل عدالت در بین فرزندان , یکی از ابعاد شخصیتی ایشان بود که در محیط بیشتر نمود داشت .

ایشان از شما به عنوان دختر چه انتظار ویژه ای داشتند ؟

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما مهمترین خواسته قیامهای مردمی منطقه چیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1054
  • کل نظرات : 10
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 54
  • آی پی دیروز : 116
  • بازدید امروز : 61
  • باردید دیروز : 165
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 6
  • بازدید هفته : 1,225
  • بازدید ماه : 801
  • بازدید سال : 18,541
  • بازدید کلی : 197,549