چکیده
بیداری اسلامی، جریانی اصلاحی است که به دنبال ضعف استراتژیکی کشورهای اسلامی، در قرن 19 - پس از حمله ناپلئون- و ماهیت اسبتدادی حاکمیت، در بستر تاریخی این کشورها اتفاق افتاده است. برهههای مختلف، بیدارگرانی متعدد را تجربه کردهاند، در مقطعی سید جمالالدین اسدآبادی این رسالت را به دوش میکشد و در مقطع دیگر امام خمینی (ره) بزرگترین پدیده بیداری اسلامی را رقم میزند. علیرغم دسیسههای استکبار، برای تحریف وانحراف بیداری اسلامی، این جریان هرچند با فراز و فرود، اما مسیر خویش را پیموده است. البته موفقیت و عدم موفقیت آن؛ بستگی به نوع رهبری، ژرفای بیداری، شرایط سیاسی، و اجتماعی و همراهی تودهها و عوامل دیگری از این قبیل داشته است. با توجه به موقعیت ژئوپولیتیکی کشورهای اسلامی، و غنای فکری- فرهنگی آن، تحقق آرمانهای بیداری اسلامی با رعایت پیشفرضهای آن، نه افسانهای است و نه غیر ممکن.
واژگان کلیدی: بیداری، بیداری اسلامی، استعمار، حق و باطل.
کلیات
الف – تعریف بیداری
بیداری از واژگان فارسی است که مرادف واژههای «یقظه» «بصیرت» و علم و معرفت در زبان عربی به کار برده میشود. در عرف عام به حالتی اطلاق میشود که قدرت درک و انتخاب را به انسان میدهد. از این رو این واژه گاهی ناظر به بیداری ظاهری است وگاهی به بیداری باطنی. بیدار ظاهری؛ به کس و کسانی اطلاق میشود که فعالیتهای فزیکی آگاهانه انجام میدهد، مثلا میخورد، میآشامد، میشنود، میبیند، مطالعه میکند، رانندگی میکند و ... اما افق دید این فعالیتها فقط در ماده و مادیات محدود و محصور است. «یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُون» (1) درعرف عام این گونه افراد مصداق انسان هستند، و در جامعه انسانی زندگی میکنند، اما به بیداری انسانی نرسیدهاند، زیرا این گونه فعالیتها هرچند برای بقا و تداوم حیات لازم است، اما کافی نیست. بیداری باطنی، بینش وافق دیدشان، فراتر از کرانههای مادی در حرکت است. هرچند از دنیا و مادیات استفاده میکنند، اما آن را معبر و پلی میداند برای پر کشیدن به کرانههای انسانی و معنوی.
بیداری قسم نخست، با توجه به تفکر قرآنی و اسلامی برکسانی قابل تطبیق است که چشم دارند اما نمیبیند، گوش دارند اما نمیشنوند... و آنها را غافل نام میگذارند (2)
بیداری قسم دوم؛ شامل کسانی میشود که با تعقل، تدبر، تفکر از اثر به موثر، از مخلوق به خالق و... میرسند. به گفته شاعر:
برگ در ختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است معرفت کردگار
یعنی فقط نگاه نمیکند، بلکه نگاه میکند و میبیند، میشنود و میاندیشد، ....(3) که در تفکر اسلامی و قرآنی؛ آن را بصیر، و در فارسی بیدار نام میگذارند. رسالت را که این رساله بدوش میکشد، باز کاوی بیداری قسم دوم است.