loading...
شمیم بیداری اسلامی
کامل هاشمی بازدید : 71 دوشنبه 28 اسفند 1391 نظرات (0)

احترام به شاگردان

استاد مطهری، هرگز نسبت به شاگردانش نظر تحقیرآمیز نداشت؛ یعنی، حرف شاگرد را می شنید و به این وسیله، به شاگردش، اجازه عقده گشایی می داد. اگر وقت نبود، بعد از درس می نشست و گوش می کرد. حرف را می شنید و جواب آن را می داد. این خصیصه ایشان، در مقام تحقیق، بیشتر از مقام تدریس ایشان نقش داشت. ایشان به شاگردان، میدان می دادند. شاگرد را کوچک حساب نمی کردند و اساساً در برخورد با شاگرد، رفیق بودند.

به من، در دو سه سال آخر عمرشان، خیلی محبت داشتند. به منزل ایشان که می رفتیم، مثل این که با ما رفیق بود. البته، گاهی لطف می کردند و به منزل ما می آمدند؛ ولی اصلاً این مسائل مطرح نبود؛ یعنی، ایشان، خود بزرگ بینی نداشت و این از خصایص فوق العاده ایشان محسوب می شد.1

مدارا

هیچ گاه در درس استاد مطهری برخورد خشونت آمیز نبود. برای رفع اشکال، سعی می کردند بیان خود را محکم کنند؛ نه این که با ادای کلمات خشن و توهین آمیز، طرف مقابل را ساکت نمایند. این اخلاق پاکیزه، هم از قدرت علمی و هم از خودسازی ایشان سرچشمه می گرفت.

در مدت دوازده سالی که خدمت ایشان شاگردی می کردم، یک بار هم ندیدم که در درس، با عصبانیت جواب کسی را بدهند؛ حال که این سخنان را می گویم، به یاد خاطره ای در همین زمینه می افتم . یک روز، بعد از این که ایشان مطلبی را بیان کردند، من، اشکال کردم. هر قدر ایشان بیان کردند و توضیح دادند، برای من قابل قبول نبود. سرانجام، قدری بی ادبی و گستاخی کردم و گفتم: «انصاف بدهید». ایشان گفتند: «من، انصافم از شما بیشتر است».

نهایت جوابی که دادند و من در مدت دوازده سال شنیده ام، این بود. بعد گفتند: «بعضی مطالب باید بماند تا بعداً خوب در ذهن قرار گیرد».2

کامل هاشمی بازدید : 79 دوشنبه 28 اسفند 1391 نظرات (0)

 بزرگداشت شهید بزرگوار آیت الله علامه مطهری(قده)،در واقع تجدید عهدی است با روشن بینی دینی که همیشه،به خصوص در این روزگار سخت به آن نیازمندیم.روشن بینی همه جا منشأ اصلاح،پیشرفت و کمال جامعه بوده است و فقدان آن موجب انحطاط.

در حوزه تفکر اسلامی دو آفت خانمان سوز وجود داشته و دارد: یکی تأویل و التقاط و دیگری جمود و تحجر.وجه مشترک این دو آفت این است که هر دو از وحی الهی به نفع برداشت های محدود و اهوای بشری صرف نظر می کنند.یکی چنان میدان را باز می کند که مرزهای احکام و ارزش های الهی را می شکند و حرام های خدا را حلال می کند و دیگری به تناسب بینش محدود خود،چنان عرصه را تنگ می گیرد که بسیاری از حلال های خدا را حرام و نتیجه هر دو،تضعیف دین است و گریز جامعه از آن 1 
این دو جریان در طول تاریخ وجه مشترک دیگری هم داشته
 اند: جریان تأویل و التقاط هرگاه توان یافته است به ترور متوسل شده است و تاریخ ما در گذشته و حال شاهد این واقعیت دردناک بوده است.جریان جمود نیز اگر امکان پیدا کرده است به تفسیق و تکفیر متوسل شده است و نتیجه این هردو،گم شدن حقیقت دین در میان اوهام و اهوا است و سبب بریدگی مردم از آن.
امروز که جامعه ما نظام دینی را تجربه می کند،به شدت نیامند بینش روشن و اصیل و عمیق است و استاد مطهری(ره)مظهر والای این روشن بینی بود و دریغ که اینک در میان ما نیست.
به نظر من بحران مهمی که در آن به سر می بریم،بحران تفکر است و این بحران به یک معنی، جهانی است.زیرا تفکری که در چهار قرن اخیر با قدرت و هیاهو بر عالم و آدم حاکم بوده و نتایج بسیاری به بار آورده است،در وضعیت کنونی تاریخ با بحران روبه
 روست و تردیدهای جدی چه در زادگاه تمدن جدید-که غرب است-و چه خارج از آن-که  محکوم ستم نفس گیر غرب بوده است-نسبت به این تفکر و تمدن وجود دارد و ما نیز به عنوان بخشی از جامعه بشری،فارغ از این بحران نیستیم.

کامل هاشمی بازدید : 74 دوشنبه 28 اسفند 1391 نظرات (0)

-استاد مطهری در عرصه حیات علمی 


1/1-معلمی فرهیخته 
در قلمرو پرورش توانایی ها و شایستگی های بشر،دو نوع معلم و مربی مورد نیاز است که این استعدادها را بارور سازد.یکی معلم گفتار و بیان که از طریق آموزش، درهای معرفت و دانش را به روی انسان بگشاید و دیگری معلم الگو و اسوه که رفتار و کردار او،راه و رسم زندگی را ترسیم کند و دست انسان را گرفته و به مراحل کمال برساند.
بررسی زندگی انسان های والایی که رفتار و کردار آنان می تواند سرمشق زندگی ما باشد،برای رشد و تکامل انسان بسیار ضروری و مفید است، ازاین رو استاد مطهری هم استاد بیان و هم قلم بود و هم سرمشق زندگی از نظر رفتار.او در بستر علم و دانش،در جهات قلمی و بیانی، در پاسداری از مرزهای حق و حقیقت،در تهجد و نیایش در دل شب در عزت و مناعت نفس،در تواضع و فروتنی،در حفظ حرمت بزرگان و جهات دیگر اسوه و سرمشق است و آشنایی با رموز و خصوصیات زندگی او می تواند عاشقان کمال را در عرصه علم و عمل یاری کند.

کامل هاشمی بازدید : 177 دوشنبه 28 اسفند 1391 نظرات (0)

صفحه70 

«من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه»

به حسن و خلق و وفا، کس به یار ما نرسد ترا در این سخن، انکار کار ما نرسد

اگر چه حسن فروشان به جلوه آمده اند کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد

هزار نقش برآید زکِلک صنع و یکی به دلپذیری نقش نگار ما نرسد

هزار نقد به بازار کاینات آرند یکی به سکه صاحب عیار ما نرسد

یکی از سنن ثابت در تاریخ بشر این است که مصلحان با اخلاص در مسیر حقیقت و مرشدان بی ریا در طریق بصیرت، گرچه در زمان حیاتشان گمنام و ناشناخته می زیند، لیکن به مصداق «انا لانضیع اجر من احسن عملاً» شکوه رفتار و نورانیت افکار و زیبایی اعمالشان نه تنها در قاموس خلقت و نهاد طبیعت محو نمی شود، که سرشت هستی بر پایه ابراز محاسن و اظهار خصایص زیباست.

و از همین جاست که عظمت عاشورائیان به رغم مظلومیتشان روز به روز آشکارتر و ضرورت عبرت پذیری از آنان برای خردمندان روشنتر می گردد. آری این رمزی است که کلید آن را کردگار بی قرین و خالق زیبا آفرین در خلوص

(صفحه 71)

کامل هاشمی بازدید : 120 دوشنبه 28 اسفند 1391 نظرات (0)

به مناسبت برگزاری مجلس یادبود استاد شهید در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی 

دربارهء مرحوم استاد شهید مرتضی مطهری کتابهای فراوانی نوشته شده که گردآورندهء این زندگینامه از برخی از آنها استفاده کرده است.در این پیشگفتار است.در این پیشگفتار مناسب دانسته شد که برخی از خاطرات شخصی خود را دربارهء آن مرحوم به رشتهء تحریر درآوردم.در اردیبهشت ماه سال 1326 که مقدمات صرف و نحو و معانی بیان و پاره ای از علم اصول فقه را در مدرسهء مروی و سپهسالار قدیم در تهران فراگرفته بودم اندیشیدم که می باید به یکی از حوزه های علمیه کشور ملحق شوم که در آن زمان قم و مشهد از جاهای دیگر بیشتر شهرت داشت.از این روی در سفری چندروزه به قم در روز 2/2/1326 در مدرس مدرسهء فیضیه امتحان مطول و معالم را گذراندم و قبولی خود را در طی ورقه ای دریافت کردم که ممتحنان:آقایان صاحب الداری،حسین قاضی طباطبائی،احمد نجفی زنجانی،عبد الحسین فقیهی و ابو القاسم نحوی قمی آن را امضا کرده بودند.سپس در صدد اختیار از حلقه های درس و مجامع طلاب برآمدم و نخست در مدرسهء در مدرسهء دار الشّفا نزد برخی از طلاب خراسانی از جمله سید سعید نیشابوری رفتم که برای آقایان سید علی میر دامادی و سید عبد الحسین واحدی مغنی درس می گفت.آنان در ضمن سخنانشان از طلبه ای خراسانی بنام مطهری یاد می کردند بگونه ای که ظاهرا مشیر و مشاور آنان در مسائل علمی و و مشکلات زندگی آنان است.کنجکاوی من برانگیخته شد تا این طلبه را از نزدیک ببینم.در یکی از عصرها این دیدار در مدرسهء فیضیه رخ داد که دیدم طلاب جوان که بیشترشان غریب بودند نزد او تردد می کردند و در مسائل مختلف از او راهنمائی و کمک می گرفتند که نحوهء آن ارتباط مرا اکنون بیاد شعر عرضی دمشقی می اندازد که از اصحاب و دستیاران خواجه نصیر الدین طوسی در رصد خانهء مراغه بوده است.او در آغاز کتاب الارصاد خود می گوید محبت استاد رنج غربت و دوری از عشیرت و اولاد را بر ما هموار می ساخت و ما خود را در کنار پدر خود احساس می کردیم.

کامل هاشمی بازدید : 84 دوشنبه 28 اسفند 1391 نظرات (0)

 

 تاریخ درخشان و پرافتخار حوزه های علیمه شیعه همواره شاهد ظهور و بروز عالمان بزرگ و دانشمندان تلاشگری بوده که با همتی بلند و عزمی راسخ، مراتب علم و تقوی و معنویت را یکی پس از دیگری طی نموده و به درجات بالا نائل و به چراغ فروزانی تبدیل شده و انسانهای بسیاری را به سوی نور و هدایت و رستگاری رهنمون گردیده اند.

شهید آیت اللّه مرتضی مطهری یکی از شخصیتهای برجسته و کم نظیر در تاریخ اسلام و یکی از دانشمندان اسلام شناس و محققان توانا به شمار می رود که با تلاش و مجاهدت فراوان توانست در تمامی رشته های معارف اسلامی، صاحبنظری ژرف اندیش و محققی دقیق و در پاره ای حوزه ها همچون فلسفه، فقه و اصول در قله اجتهاد قرار گیرد. وی با افکار و اندیشه های ناب و اصیل خود، آثار و نتایج بزرگی را در زمینه های گوناگون علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در میان حوزویان و دانشگاهیان بر جای گذارد. با مجهز ساختن خویش به علوم روز و نیز تحقیق درباره اسلام و تعالیم حیات بخش آن و فهم دقیق آن، در برابر انبوه تهاجمات و شبهات مختلف ایستادگی کرد و با منطق و استدلال به مبارزه با افکار الحادی، التقاطی و متحجرانه پرداخت و اسلام را بدور از هرگونه تحریف و بدعت و کژاندیشی معرفی کرد و بدینوسیله از خود نامی جاودانه و ماندگار در تاریخ باقی گذاشت.

به منظور آشنایی با شخصیت علمی و خدمات فرهنگی استاد مطهری، مراحل تحصیل، تدریس و فعالیتهای علمی و فرهنگی ایشان را در چند محور مورد توجه قرار می دهیم.

استعداد و نبوغ

یکی از ویژگیهای استاد مطهری که نقش مهمی در برجستگی و شخصیت علمی کم نظیر وی دارد، برخورداری از استعداد و نبوغ فوق العاده و قدرت فراگیری زیاد مطالب علمی است. وی درباره این ویژگی خود می گوید: «افراد از نظر استعداد و یاد گرفتن و فراگیری مطالب علمی بر دو گونه اند برخی در سنین جوانی از قدرت فوق العاده ای برخوردارند و تا چند سال می توانند به شدّت بیاموزند ولی وقتی به اصطلاح پابه سن می گذارند، دیگر گویی استعداد آنها خشک می شود و فقط به هر آنچه که تا آن موقع آموخته اند اکتفا می کنند و به اصطلاح از کیسه می خورند. عموم افراد و دانشمندان از این سنخ اند اما در مورد برخی مطلب طور دیگری است یعنی همیشه دارای قدرت فراگیری اند. من از این دسته ام. من امروز بیشتر از گذشته در خودم آمادگی برای آموختن احساس می کنم من امروز دلم می خواهد که دائماً مطالعه کنم و بیاموزم و تدریس کنم و بیاموزانم. یکی از تفضلات الهی این است که در حالی که بسیاری از دانشمندان اهل نظر هر چند سال یکبار درنظریات خود تجدید نظر می کنند و به اصطلاح تغییر رأی می دهند و گاه تا آخر عمر به چندین عقیده متناوب و متضاد گرایش پیدا می کنند، من از ابتدای جوانی تا حال، حتی یک سطر هم ننوشته ام که بعداً ببینم غلط بوده است. بحمداللّه هرچه از همان روزهای اول تا حالا نوشته ام و اندیشیده ام، هنوز بر همان عقیده ام.»(1)

استاد بزرگ او علامه طباطبایی این ویژگی را مورد تأکید قرار داده است: «مرحوم مغفور مطهری دانشمندی بود متفکر و محقق، دارای هوش سرشار و فکری روشن و ذهنی واقع بین.»(2)

حضرت آیت اللّه العظمی خامنه ای نیز پس از بیان عوامل مؤثر در تکوین شخصیت آیت اللّه مطهری می افزاید «آن چیزی که همه این استفاده ها را برای آقای مطهری ممکن می کرد استعداد قوی این مرد بود. این مرد دارای استعداد فکری بسیار زیادی بود، یکی مغز بزرگ بود.»(3)

 

کامل هاشمی بازدید : 49 دوشنبه 28 اسفند 1391 نظرات (0)

تذکر: این مقاله برای جلوگیری از خستگی کاربر به دو بخش تقسیم شده که بخش اول آن پیش روی شماست و لینک بخش دوم در انتهای صفحه ارائه گردیده است. 

الحمدالله کما ینبغی لکرم وجهه و عز جلاله، والصلوة و السلام علی رسوله الکریم و علی آله الذین هم هداة الناس الی طریقه القویم و صراطه المستقیم.

نخستین دیدار با استاد مطهری

در سال های پس از 1338 حدود 1333 ش. برای نخستین بار با سیمای متفکر و اندیشمند استاد علامه شهید آیت الله مطهری (قدس الله سره الشریف) در صحن مدرسه مروی تهران آشنا شدم، آن گاه که ایشان سرگرم پیچیدن عمّامه بود و برای این کار یک سر عمامه را خود به دست گرفته، سر دیگر آن در دست یکی از طلاب قرار داشت، یکی از دوستان به من گفت: «ایشان آقای مطهری هستند».

این جانب مانند همه طلاب دیگر قبل از نخستین دیدار سال ها قبل با نام و مقام والای علمی استاد شهید آشنا بودم؛ چون ایشان برای طلابی که حتی مسافت ها به دور از حوزه علیمه قم به سر می برند به خاطر این که در میان علماء برجسته مقیم قم از لحاظ علمی، شاخص و از نظر استعداد و قدرت تفکر شهره بودند مأنوس و آشنا

کامل هاشمی بازدید : 70 دوشنبه 28 اسفند 1391 نظرات (0)

به نظر شما ویژگی های مهم استاد از لحاظ تعلیم و تدریس چه بود؟

 در مقام تدریس، استاد چند خصیصه روحی داشت که بسیاری از موفقیت های ایشان در زمینه تعلیم، مدیون این خصایص بود:

1 استاد مطهری، تدریس را به عنوان عبادت و وظیفة دینی انجام می داد. او مدرس دینی بود نه مدرس شغلی. به عنوان یک وظیفة خدایی درس می داد. ما وقتی می گوییم مدرس شغلی، منظورمان این نیست که حتماً یک مدرس، درسی که می دهد در مقابلش پول بگیرد، ممکن است که در مقابل درس دادنش پول هم نگیرد ولی مدرس شغلی باشد. منظور ما این است که گاهی می بینیم که یک نفر شغلش تدریس است. مثل کاسبی که صبح می رود، در دکانش را باز می کند، مدرس شغلی هم دکانش مدرسه است. منتها کارش این است که در کلاس، درسش را می دهد. یک چنین کسی ممکن است پول هم نگیرد ولی تدریس او، شغل اوست. مثلاً معلمی سی سال درس می داده بعد بازنشسته شده، حالا در خانه، بیکاری آزارش می دهد، می رود به مدرسه درس می دهد. چنین کسی درس دادن شغلش هست، یعنی مشغولیاتش هست.

اما یک وقت معلمی به عنوان انجام وظیفه درس می دهد. من درس می دهم تا این بچه چیز یاد بگیرد تا جامعه را نجات دهد و خودش ارشاد شود. آقای مطهری نخستین ویژگی اش در مقام درس دادن این بود که انسان وقتی پای درسش می نشست احساس می کرد ایشان در حال انجام وظیفة دینی است.

وجوه تمایز این خصیصه چه بود؟

 خوبی نور است، نور، را هیچگاه نمی شود پنهان کرد.

«پریرو تاب مستوری ندارد!» وقتی که معلمی درس می گوید، آدمی از کیفیت تدریس و حرکات و سکنات او می فهمد. حالا چطور می فهمد؟ چون فطرت ما فطرت انسانی و خدایی است. فطرت خدایی شنونده، با آن حالت خدایی گوینده، یک سنخیتی دارد که همدیگر را جذب می کنند و تأثیر این خوبی بر اساس معنویاتی است که در این عالم حاکم است.

2 درس استاد به گونه ای بود که شاگرد وقتی پای درسش می نشست، تمامی وجود استاد را می پذیرفت. یکی از بزرگترین رموز آموزشی این است که شاگرد خود معلم را بپذیرد نه زبان و استدلالش را.

اگر استدلال معلم را بپذیرد، در واقع معلم نقش ضبط صوت را دارد. معلم باید به گونه ای عمل کند که شاگرد، خود او را بپذیرد، وجود او را که پذیرفت، تحت تأثیر اخلاق و رفتار معلم و از جمله، استدلالش قرار می گیرد. راه رسیدن به این مرتبه از معلمی هم دو چیز است: الف) تسلط و پختگی علمی؛ ب) تقوا و وارستگی اخلاقی.

از نظر علمی باید بگویم استاد مطهری قبل از آنکه مسئله ای را برای شاگرد مطرح کند، اول برای خودش پخته کرده بود، یعنی هرگز مسئله ای طرح نمی شد که برای خود ایشان کاملاً روشن نشده باشد. به همین دلیل هیچگاه در برابر هیچ پرسشی، دچار لکنت زبان نمی شد.

از نظر اخلاقی، ایشان در حدی بود که حکم مراد را برای شاگردان خود داشت. اساساً از طریق بیان، امکان نقل معنویات نیست و هیچ معنویتی با زبان به کسی منتقل نمی شود. با زبان تنها دانش انتقال می یابد اما بینش و ایمان منتقل نمی شود. در روایت داریم: «من نجالس قال من یذکرکم الله رویته و یزید فی علمکم منطقه و یرغبکم فی الاخرة عمله؛[1] با کسی نشست و برخاست کنید که رؤیت او شما را به یاد خدا اندازد و سخنش دانش شما را افزون کند و عملش شما را به آخرت راغب نماید.»

از اینجا می فهمیم که آنچه بر علم و دانش می افزاید، بیان و منطق است ولی آنچه برایمان قلبی انسان به خدا می افزاید، دیدار و رؤیت است. تا وقتی سر و کار با مغز است دلیل و برهان کارآیی دارد ولی وقتی نوبت به قلب رسید «پای استدلالیان چوبین بود.»

معلم هنگامی که با شاگردش طوری برخورد کند که شاگرد او را بپذیرد، می تواند معلم اخلاق و معلم انسانیت نیز باشد. آن وقت می تواند در شاگرد نفوذ داشته باشد. والّا این قدرت را ندارد. هیچ فرقی نمی کند که شما یک تلویزیون مدار بسته بگذارید یا یک معلم بگذارید. اگر معلم با اخلاقش در شاگرد تنفر به وجود بیاورد، نتیجه معکوس خواهد شد.

3 استاد مطهری هرگز نسبت به شاگردش نظر تحقیرآمیز نداشت. یعنی حرف شاگرد را می شنید و به این وسیله به شاگردش اجازة عقده گشایی می داد. این خصیصه را آقای مطهری در مقام درس داشت. اگر وقت نبود، بعد از درس می نشست و گوش می کرد. حرف را می شنید و جواب او را می داد و این خصیصة ایشان در مقام تحقیق، بیشتر از مقام تدریس ایشان نقش داشت. استاد حرف های مخالفین را شنیده بود و خوب تحلیل کرده بود و پاسخ دقیق هر یک را آماده داشت. از همین رو، در ایران کسی را نداریم که به اندازة استاد در شناخت منطق های مخالف کار کرده باشد. یعنی مخصوصاً در این جهت، می شود ادعا کرد که ایشان از استاد خودش علامة طباطبایی(ره) جلوتر بود. ایشان به شاگردان میدان می داد. شاگرد را کوچک حساب نمی کرد و اساساً در برخورد با شاگرد رفیق بود.

من دو سه سال آخر عمر ایشان، توفیق این را داشتم که مقداری به حضور ایشان برسم. منتها خداوند این سعادت را به من داده بود که ایشان، خیلی محبت داشت. ما به منزل ایشان که می رفتیم مثل اینکه با ما رفیق بود. البته گاهی لطف می کرد و به منزل ما می آمد ولی اصلاً این مسائل مطرح نبود. یعنی ایشان خودبزرگ بینی نداشت و این اخلاق انسانی خیلی تأثیر داشت و از خصایص فوق العادة ایشان محسوب می شد.

چطور معلم می تواند دست به ایجاد چنین رابطه ای بزند و در عین حال حرمت استاد و شاگردی هم حفظ شود؟

 حفظ حرمت معلم مدیون وقار اوست نه مدیون تکبر او. وقار غیر از تکبر است. پیامبر اکرم(ص) در میان قومی که از آداب اخلاقی کمتر چیزی می دانستند مبعوث شد و با آنها در جلسات دایره وار می نشست که صدر و ذیل جلسات مشخص نمی شد.[2] معذلک وقار پیامبر همة آنها را وادار به احترام می کرد. معلم باید در عین وقار بهترین روابط صمیمانه را با شاگرد داشته باشد.

حرمت و حریم از یک جوهرند. معلم باید برای حفظ حرمت خود حریم برای خود قائل شود. پس لازم نیست که معلم وقتی که می خواهد با شاگردهایش صمیمی باشد برود با آنها فوتبال بازی کند! این را یکرنگی با شاگرد نمی گویند. یکرنگی وقتی است که به هنگام دیدن شاگرد با تبسم و خوشرویی احوالپرسی کند. مشکلاتش را بپرسد و در رفع مشکلاتش بکوشد. به این طریق در زوایای قلب او نفوذ پیدا می کند.

4 شهید مطهری ذهن شاگرد را وقاد و نقاد بار می آورد. یعنی وقتی برای مطلبی استدلال می کرد، استدلال را در کوچة بن بست رها نمی کرد. به این معنا که یک دلیل و برهان عرضه کند و بعد هیچ بلکه سلسلة استدلال را تا مبانی فلسفی و دینی آن تعقیب می کرد. به شاگردش خط می داد، به طوری که شاگرد می فهمید. هر جا می خواهد استدلال کند، باید در استدلالش این زنجیره را رعایت کند.

گاهی اوقات ما راه به شاگرد می دهیم اما آن راه بن بست است. به عنوان مثال، کسی از شما نشانة خانه ای را می خواهد. از یک کوچة خاصی این خانه را به او نشان می دهید به طوری که اگر همان کوچه را گم کرد حیران می ماند ولی گاهی از دو خیابان اصلی و چهار کوچة فرعی و از چند طریق این خانه را به او نشان می دهید. بنابراین آن طور نیست که اگر از آن راه خاص نتوانست پیدا کند، گم بشود، گیج بشود. چون راه های دیگر را هم می داند. از آن خیابان می شود رفت، از این طرف هم می شود. ایشان چون مطالب را برای خودش کاملاً پخته کرده بود، تا صحبت می کرد مجاری استدلال را تا آخر زنجیرة امر طی می کرد. به عنوان مثال می گفت: ما یک فرهنگ مشترک انسانی در تاریخ داریم. دلیلش این است که بعضی از مقوله های انسانی برای همة انسان ها در سراسر تاریخ عالم قابل فهم است. این استدلال را خوب توضیح می داد. بعد به این استدلال بسنده نمی کرد. بلکه می گفت علتش این است که همة انسان ها را خداوند بر اساس فطرت انسانی خلق کرده است. این بعد مشترک انسانی است که آن فرهنگ مشترک انسانی را به وجود آورده است. در اینجا باز توقف نمی کرد. مثلاً می گفت اساساً نظام خلقت، نظام یکپارچه ای است. یک مدیر و مدبر دارد و این مدیر و مدبر یک نظم را بر کل این عالم حاکم کرده است. و این انسان انعکاسی است از آن تدبیر. تدبیر چون واحد است، این انعکاس واحد هم در همة انسان ها هست و همة انسان ها دارای فطرت و فرهنگ مشترک انسانی هستند. از این طرف هم استدلال تعقیب می شد؛ مثلاً می گفت فرهنگ انسانی مشترک در تاریخ، حرکت واحدی را تنظیم می کند. پس حرکت تاریخی، حرکت واحدی است اما منشأش فرهنگ مشترک انسانی است نه امور اقتصادی. این چنین خط سیر استدلال را طوری ترسیم می کرد که هیچوقت به بن بست نمی رسید. آنوقت ذهن شاگرد نقاد می شد؛ این ذهن جرقه داشت.

استاد از نظر شیوة تدریس و بیان چگونه بود؟

 یکی از مهم ترین تفاوت هایی که میان استاد مطهری و بعضی دیگر بود، این بود که استاد با مطلب جذب می کرد و دیگران با بیان. البته بیان مهم است اما اگر فقط بیان باشد، زود می گذرد و اگر بیان بدون مطلب باشد افسونگری و سرگرمی است. اما اگر جان انسان مسئله را لمس کند دیگر کهنه شدنی نیست. چون عقل متکی بر نظام آفرینش است و نظام آفرینش هم متکی به ارادة خدا است و ارادة خدا خواست خداست و این ماندگار است. استاد مطهری این طور عمل می کرد. این بود که انسان وقتی درس های ایشان را گوش می کرد به بیان استاد توجه نداشت بلکه غرق در معنا می شد. گاهی ممکن است انسان پای صحبتی بنشیند و آنقدر مجذوب بیان شود که از فکر استفادة علمی منصرف شود و وقتی از جلسه بیرون می آید یک حالت شور و شعفی داشته باشد، اما چیزی به دست نیاورده باشد. اما از جلسة استاد مطهری که انسان بیرون می آمد، حالت ابتهاج از اعماق داشت. تا آخر عمر هم یادش می ماند که در آن جلسه چنین مطلبی گفته شد. درس های حوزه اساساً این طور است.

فکر می کنید استاد در اثر چه کارهایی به این حد از وارستگی و اخلاق رسید که نمونه شد؟

 تقوا، تقوا و تحقیق براساس انجام وظیفه. استاد مطهری دو تا از کتابهایش به عقیدة من از بهترین کتاب هایش است. یکی اصول فلسفه و دیگر کتاب ایشان در زمینة تاریخ و این جامعه و تاریخ که چاپ شده جزئی از آن است. اصول فلسفه را که ایشان نوشته، مربوط به وقتی می شود که استاد طلبة جوانی بوده است. اما در همان موقع معلوم می شود که دلش برای دین خدا می سوخته که این کار تحقیقی به این جالبی را ارائه داده است و پاورقی های استاد در اصول فلسفه به متن هم بها داده است. و این نشاندهندة آن دلسوزی است. تحقیق براساس انجام وظیفه و تقوا درست می شود. امام خمینی(ره) استاد شهید مطهری بوده اند که خود مظهر این امرند، آقای مطهری هم که معلوم است همان خط امام را می رفت.

آیا شاگردهای استاد در درس یا خارج از درس می فهمیدند که ایشان یک شخصیت انقلابی معتقد به انقلاب است؟ و چه طور استاد اعتقاد به سرنگونی رژیم را در درس بروز می داد؟

 استاد مطهری مبانی فکری و عقیدتی انقلاب را تحکیم می کرد. شاگردها احساس می کردند که اگر بخواهند انسان باشند باید آن سیستم را به هم بزنند. اما نمی آمد احزاب یا تاکتیک های مبارزة مسلحانه را یاد بدهد. این کار را هم نمی بایستی بکند. همان کاری که باید می کرد، کرد.

لطفاً اگر خاطره ای که از لحاظ تربیتی برای معلمان مفید است دارید بفرمایید.

 آقای مطهری به نمازش خیلی اهمیت می داد و وقتی می خواست نماز بخواند با لباس توی خانه نماز نمی خواند. ما معمولاً وقتی نماز می خوانیم خصوصاً نماز صبح، از رختخواب که حرکت می کنیم با همان لباس زیر نماز صبح را می خوانیم. اما ایشان صبح که می خواست نماز بخواند لباس می پوشید و مثلاً عمامه به سر می گذاشت و خودش را آراسته می کرد برای نماز. شاید این کار به این سبب بود که می خواست از همان آغاز که لباس می پوشد، آمادگی روحی پیدا کند. یعنی من می خواهم کاری کنم که سرسری نیست. این حالت تهیوء (آمادگی) قبل از نماز مسلماً تأثیر روحی به سزایی دارد.[3]

پی نوشت ها:

[1] بحارالانوار، ج 1، ص 203، ح18.

[2] همان، ج 16، ص 230، ح 35.

[3] برگرفته از کتاب جلوه های معلمی استاد مطهری، ص 53.


 منابع مقاله: معارف، شماره 55، ؛

کامل هاشمی بازدید : 87 دوشنبه 28 اسفند 1391 نظرات (0)

 

 

سرآهنگ

هر استادی در تدریس خویش، دست کم باید از دو ویژگی مهم برخوردار باشد:

1. ویژگی علمی؛

2. ویژگی اخلاقی.

ویژگیهای «علمی» و «اخلاقی» هر استادی لازم و ملزوم یکدیگرند و هر یک بدون دیگری کاری عقیم و راهی ستَروَن است و البته برخورداریِ توأمان از این دو ویژگی نیز بس دشوار است:

به هوس راست نیاید به تمنا نشود

کاندرین راه بسی خون جگر باید خورد

بدین منظور، بر آن شدیم تا «روش تدریس شهید مطهری رحمه الله را به نظاره نشینیم و در این زمینه، نکته هایی را گردآوری کنیم و از ویژگیهای «علمی» و «اخلاقیِ» آن استاد شهید در هنگام تدریسهایشان مُستفیض و مست فیض شویم. امید است که به خواست خدای سبحان و عنایات امام زمان علیه السلام و توجهات کوثر قرآن علیهاالسلام ، این نکته ها مقبولتان افتد و در تدریس و کلاسداری به کارتان آید.

شایان توجه است که تمامی این نکته ها از کتاب «جلوه های معلمی استاد مطهری» برگرفته شده اند، اما گزینش، دسته بندی، عنوان گذاری و انتخاب اشعار متناسب با برخی از این نکته ها، از سوی نگارنده این نکته هاست که پیشاپیش، از نگارنده آن کتاب تشکر و قدردانی می کند و دست به دعا بر می دارد و به خدای خویش عرضه می دارد:

گر خطا گفتیم اصلاحش تو کُن

مصلحی تو ای تو سلطان سخُن

 

 

کامل هاشمی بازدید : 49 دوشنبه 28 اسفند 1391 نظرات (0)

  

این نوشتار گفت وگویی با حجت الاسلام احمد مبلغی، رییس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی است که کوشیده با روش شناسی علمی به نقش اجتماعی و خصوصیات استاد مطهری بپردازد

 یکی از مباحثی که در مورد اندیشمندان مطرح می شود روش شناسی علمی آن ها است، لطفا در مورد روش علمی استاد شهید مطهری و مشخصه های بارز فکری وی توضیح دهید

شهید مطهری یک کتاب قبل مطالعه برای جامعه امروز است، برای تمام نسل جوان از همه سطوح؛ برای حوزویان و دانشگاهیان و پژوهشگران و کسانی که در عرصه تبیین دین قدم برمی دارند، شناخت روش و ویژگی های نهفته در روش او لازم است

چند ویژگی بارز در شهید مطهری دیده می شود، اول اینکه سعی می کرد اندیشه های دینی را در خلاء پیگیری نکند و به صورت انتزاعی ارائه نکند، بلکه به کاربرد اندیشه و تجلی آن در جامعه عنایت داشت و آن بخش هایی از اندیشه را مطرح می کرد که دارای یک کارکرد در جامعه باشد. این مساله نشات گرفته از تفکر وی در مورد اسلام پاسخگو بود، به عنوان نمونه وقتی به مباحث کلامی نگاه می کنیم عمده بحث ها به صورت کلی و غیر معطوف به زمان است اما ذهن کارکردگرای استاد حتی این مباحث کلامی را با توجه به تجلی آن در روزگار و نوع تجلی آن ارایه می کند و در موضوعاتی مانند صفات الهی و خداشناسی به نمود بیرونی آن در جامعه توجه دارد

به نظر من گفتمان کلامی استاد از دیگران به این جهت که دارای جنبه معاشرت با زمان است و کلام را به صحنه جامعه می آورد، از مباحث کلامی دیگران متمایز و برتر است و وی  یک تحول آفرینی در این زمینه داشت

دومین ویژگی این استاد شهید، قدرت تشخیص جایگاه اندیشه بود که با تمام توان بین اندیشه هایی که دارای وضعیت زیر ساختی و وضعیت روبنایی بود، تفکیک قایل می شد، در حالی که این مساله در افکار بسیاری از متفکران کمتر دیده  و اندیشه  های آنان به صورت مخلوط ارائه می شود از این رو پژوهشگران باید به این نکته توجه بیشتری داشته باشند

سومین مشخصه استاد مطهری این بود که اگر اندیشه ای به صورت درست و نادرست و بصورت حق و باطل ارائه می شد، توان تفکیک بین سره و ناسره را داشت و آن را به درستی تحلیل می کرد و بخش های درست را ارایه می داد

چهارمین نکته ای که می توان درباره شهید مطهری بیان داشت، اکتفاء نکردن به بیان اندیشه بود، بلکه وی به سراغ اندیشه ها و مکاتب روز می رفت و سعی می کرد میان اندیشه های اسلامی و دیگر اندیشه های مطرح تطبیق کند تا اندیشه اسلامی با تمام زوایا و برتری ها جلوه گر شود، البته فضای مقایسه ای استاد مطهری دارای یک امتیاز خاص است چرا که وی دقیقا به نقطه برخورد و محل تضارب آراء اشاره می کرد. ذهن دستگاه مند، پیگیر و هدفمند وی با سیر در اندیشه های موازی و رفت و برگشت های ذهنی، به محل تلاقی افکار می رسید و آن را مطرح می کرد.

نکته پنجم که باید به آن اشاره کنم، تفکر شهید مطهری در مورد جامعیت و شاملیت اسلام است که نیازی به وام گرفتن از مکاتب دیگر ندارد و دین اسلام مجموعه ای به هم پیوسته و منسجم است که پاره ای از آن پاره ای دیگر را تکمیل می کند، استاد مطهری در بحث های خود از این خواستگاه بحث می کرد

 استاد مرتضی مطهری از دانشمندانی بود که حس خیر جویی اجتماعی در وجودش موج می زد و بعنوان یک مصلح اجتماعی در عرصه فکر و عمل شناخته شده است، روش استاد را در مقابله با معضلات فکری و رفتاری جامعه تبیین کنید

شهید مطهری برخوردار از ذهن دارای دقت در جامعه و روان آدمی بود و به نگاه ها و نکات روان شناختی در عرصه اجتماع توجه داشت
در بیان معضلات اجتماعی، وی چند ویژگی داشت، اول اینکه یک معضل را جدای از سایر معضلات جامعه مطرح نمی کرد و معضلات را به صورت جزیره ای پراکنده و جدا از هم نمی دیدند بلکه با نگاه جامعه شناختی به ربط و پیوند میان معضلات توجه داشت
  
دوم اینکه به بیان معضل و مشکل اکتفاء نمی کرد، بلکه سریع به بیان راه حل برخواسته از مکتب ناب الهی می پرداخت، و در همین راستا اگر به معضلی اشاره می کرد چند برابر آن پاسخ می داد

نکنه دیگری که باید اشاره کنم این است که هیچ گاه معضل را در قالب یاس آور ارائه نمی کرد، بلکه با امید و شوق به اصلاح آن و با نگاه سهولت ساز و افق آینده به راه حل دادن برای آن مشکل فکری یا معضل اجتماعی می پرداخت، از این رو با مطالعه کتاب های ایشان ناامیدی به خواننده منتقل نمی شود؛ خلاصه اینکه ادبیات او ادبیات ناامید کننده نیست

ویژگی دیگر استاد مطهری در مقام یک مصلح اجتماعی، توجه به جایگاه معضلات بود تا مشکل درجه سه و چهار جای معضل درجه یک را نگیرد، یعنی در طبقه بندی معضلات، اول به مشکلاتی که جنبه علّی داشتند می پرداخت که این ناشی از ذهن فلسفی و دقت علت یابی استاد مطهری بود

 نقش همت و کار در زندگی استاد مطهری چگونه بود؟ 

از اخلاق استاد مطهری این بوده است که فوت فرصت نمی کرده و از اتلاف وقت بر حذر بوده، چه هدر دادن عمدی و ارادی و چه از نوع بی نظمی، چون بعضی وقت ها انسان زیاد کار می کند اما چون در چارچوب منظمی عمل نمی کند، بازدهی او پایین است. بهعنوان نمونه به مطالعاتی می پردازد که کمتر برای خود یا جامعه اش فایده دارد

استاد مطهری به هیچ وجه زمان را از دست نمی داد و همت و تلاش مضاعف و انبوه شده برای کار علمی داشت. هم از نظر کمی و هم کیفی کارهای ایشان بسیار زیاد است

روز شهادت استاد مطهری به پاسداشت خدمات دلسوزانه این استاد در راه تربیت و تعلیم نسل جوان، روز معلم نامیده شده است، معلم چه جایگاهی در فرهنگ اسلامی دارد؟ 

 
کرامت استاد در اسلام بسیار مورد تاکید است و دارای مبانی ای است که می توان به کرامت علم اشاره کرد

 توضیح اینکه معلم چون به بیان و ارائه علم می پردازد و گوهر علم را به متعلم بیان می دارد، دارای ارزش اکتسابی می شود. در قرآن هم به درجات و برتری علم و عالم اشاره شده است

مبنای کرامت استاد در اسلام، قاعده شکر است که این قاعده اگر نادیده گرفته شود، به صورت یک ویروس، تمام وجود انسان را در بر می گیرد و از منظر اسلام ناسپاسی از فرد، ناشکری در مقابل خداوند است

 معلم می تواند حقایق و علم را در وجود خودش حبس کند، اما با فداکاری آن را به دانش آموز ارائه می کند و او را هدایت و کمک می کند، از این رو ناسپاسی در مقابل او ، ناسپاسی در مقابل خداوند است.

 

منابع مقاله:  http://mortezamotahari.com

کامل هاشمی بازدید : 267 دوشنبه 28 اسفند 1391 نظرات (0)

شاید مهم ترین ویژگی علمی شهید مطهری روش علمی ایشان باشد که امروزه جامعه ما به آن بسیار نیازمند است که را «روش انتقادی» می نامم؛ روش انتقادی به معنای برخورد منطقی با آراء و اندیشه ها که مبتنی بر نقد منصفانه است.

 حجت الاسلام والمسلمین علیرضا قائمی نیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ضمن بیان این مطلب در مورد اندیشه و آثار شهید مطهری گفت: شهید مطهری چه در علوم عقلی و چه در علوم نقلی که اندیشه های بنیادین اسلام است، آثار و گفتارهایی دارد. دامنه و گستردگی مباحث شهید مطهری بسیار مهم است و تمام حوزه های تفکر اسلامی از تفسیر، فلسفه، کلام به ویژه کلام جدید و ... را در بر می گیرد.

نویسنده کتاب «بیولوژی نص» در ادامه سخنانش اظهار کرد: اندیشه های شهید مطهری را می توان به دو بخش متقدم و متأخر تقسیم کرد و گفت: در دوره متقدم بیشتر مباحث فلسفی را بیان می کردند که این فعالیت ها بیشتر مربوط به دوره ای است که به شدت به مقابله با مارکسیسم می پرداختند و مهم ترین اثر آن دوره، بیشتر پاورقی هایی است که بر کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» علامه طباطبایی زدند.

قائمی نیا در ادامه سخنانش اذعان کرد: دوره متأخر حیات علمی شهید مطهری را که ناظر به مباحث کلام جدید است، عمیق تر، ماندگارتر و پخته تر است. آثار کلام جدید شهید مطهری عمدتاً صوتی بوده و بعدها در قالب کتاب هایی چون «اسلام و مقتضیات زمان» و «آزادی معنوی» منتشر شده است.

 نویسنده کتاب «درآمدی بر منشأ دین» در ادامه سخنانش تصریح کرد: شهید مطهری مبدع مباحث کلام جدید در عصر ما بودند و سرفصل های جدید را در تفکر اسلامی باز کردند. این دو دوره حیات علمی شهید مطهری در عین اهمیت متفاوت هستند؛ دوره اول بیشتر کارهای آکادمیک و نگاه فلسفی دارند که آن را در مواجهه با مارکسیسم و مکاتب دیگر مشاهده می کنیم و هدف ایشان بیشتر نقد این مکاتب و هم تبیین این اندیشه و بیان اصول فلسفه اسلامی است، اما در دوره دوم حیات علمی شان تلاش می کنند مباحثی را در حوزه های گسترده ای از کلام جدید مطرح کنند.

 نویسنده کتاب «وحی و افعال گفتاری» تأکید کرد: شهید مطهری انصاف علمی خاصی داشت و شاید مهم ترین ویژگی علمی شهید مطهری روش علمی ایشان باشد که نام آن را «روش انتقادی» می گذارم؛ روش انتقادی نه به معنای منفی، بلکه به معنی یک نوع برخورد منطقی با آراء و اندیشه هاست که مبتنی بر نقد منصفانه است که مزایا و معایب یک نظر را لحاظ کرده و از برخورد احساسی و ایدئولوژیک با اندیشه ها پرهیز می کنند که این روشی است که همواره ما نیازمند آن هستیم.

 نویسنده کتاب «وحی و هرمنوتیک» تصریح کرد: شهید مطهری ابتدا تلاش می کند آرای اندیشمندان را بفهمد و بعد با نگاه انتقادی هم محسنات و هم معایب اندیشه ها را بیان کند. در دوره ای شهید این کارها را انجام داده که ترجمه و یا حداقل ترجمه خوبی از اندیشه ها وجود نداشت، اما ایشان با ابتکار خود مباحث را متوجه شده و حداکثر استفاده را از منابع موجود در آن زمان می برد.

 سردبیر فصلنامه ذهن تأکید کرد: این روش، نشان دهنده آزاداندیشی ایشان است که انسان در برخورد با اندیشه های دیگران از چارچوب انصاف و منطق خارج نمی شود و این مسئله باید ویژگی مهمم روشنفکری دینی باشد. استاد مطهری تنها نگاه انتقادی به مباحث جدید نداشتند، بلکه به مباحث سنتی توجه کرده و به شدت در برابر خرافات موضع می گرفتند که موضع ایشان در مورد عاشورا و خرافاتی که وارد آن شده، گواه این مسئله است.

 وی با اشاره به این که هر چقدر جامعه دینی شود خرافات هم جدی تر می شود، اظهار کرد: شهید مطهری به مانند شمشیر دو لبه عمل می کردند؛ یعنی هم مباحث جدید را پیرایش و پالایش کرده و هم در پی زدودن اندیشه های دینی از خرافه بودند که این از امتیازات روشنفکران بزرگ است.

 ادامه دارد ...

 

منابع مقاله:  http://mortezamotahari.com

کامل هاشمی بازدید : 122 دوشنبه 28 اسفند 1391 نظرات (0)

شهید مطهری در برخورد با مکاتب انحرافی، از ادب علمی برجسته ای برخوردار بود و در مقابل این مکاتب، با اتقان و منطق قوی، اندیشه های خود را بیان می کرد. 

 حجت الاسلام والمسلمین هادوی تهرانی، امروز در جمع طلاب مدرسه علمیه رضویه قم با اشاره به شان و منزلت شهید مطهری، گفت: استاد مطهری شخصیتی منظم، پرکار و مخلص بود و طلاب باید از این استاد گرانقدر الگو بگیرند. 

  وی با اشاره به برکات اندیشه های شهید مطهری برای جامعه امروزی عنوان کرد: شهید مطهری علاوه بر درس و بحث حوزه، به مسایل زمان خود آگاهی داشت ؛در نتیجه سخنان خود را به زبانی که برای مخاطب قابل فهم باشد عرضه می کرد. 

این استاد سطح عالی حوزه، جایگاه شهید مطهری را ارزنده ارزیابی کرد و گفت: شهید مطهری از ارزش های اصیل اسلامی که از عمق دانش او نسبت به مسایل اسلامی برخاسته بود، برخوردار بودند و این امر می تواند برای همه کسانی که می خواهند با اسلام آشنا شوند، مفید باشد. 
 وی، آثار شهید مطهری را عمیق دانسته و تصریح کرد: آثار شهید مطهری در عین سادگی از عمیق ترین محتوای علمی برخوردارند. 

  
این استاد حوزه، آشنایی با اندیشه های انحرافی زمان را از ویژگی های شهید مطهری عنوان کرد و گفت: این شهید والامقام به اندیشه های انحرافی آگاهی داشت و به همین خاطر در مقابل تمام مکاتب، حرف برای گفتن داشت. 

وی به شیوه برخورد علامه مطهری با اندیشه های انحرافی اشاره کرد و ادامه داد: این دانشمندٰ ادب علمی برجسته ای داشت و در مقابل مکاتب انحرافی با اتقان و منطق صحبت می کرد. 

این استاد حوزه طلاب را به تفکر پیرامون اندیشه های شهید مطهری توصیه کرد و ادامه داد: استاد مطهری زنده است چون افکار او زنده است، بنابراین طلاب باید به اندیشه های این عالم شهید آگاهی پیدا کنند تا زمینه خدمت به اسلام برای آنان فراهم شود.

کامل هاشمی بازدید : 96 دوشنبه 28 اسفند 1391 نظرات (0)

 متن سخنرانی حضرت آیة الله العظمی موسوی اردبیلی دام ظلّه العالی به مناسبت سالگرد شهادت استاد مطهری و روز معلّم مورخه 12/2/78 در محل سالن اجتماعات دانشگاه مفید

 قصد من از شرکت در این جلسه که به مناسبت بزرگداشت شهید بزرگوار آیت ا... مطهری - (ره) تشکیل شده، تنها برای استفاده از سخنان استاد (دکتر دینانی) بود و به دلیل بیماری و عدم آمادگی قصد سخنرانی نداشتم؛ اما آقایان درخواست کردند که در مورد این شهید صحبت کنم، من هم به این عنوان که یادی از آن مرحوم شده باشد؛ سخنانی به عرض می رسانم و از شما می خواهم که این سخنان را به حساب سخنرانی نگذارید.

برادران، این جلسات و یاد بودها برای تجلیل و تعظیم از مقام شامخ یک معلّم یا رفیق، یک اسلام شناس یک فیلسوف، نیست، گرچه این هم هست ولی بیشتر برای تجدید خاطره برای بازماندگان است تا از این خاطرات استفاده کنیم و تجلیل کنیم و خودمان را در آن مسیر قرار دهیم و با او هماهنگ شویم که این جهت برای ما نفعش بیشتر است.

مطلب دیگر این است که نمی دانم آیا برای شما تاکنون اتفّاق افتاده که در مجلس عزای

کامل هاشمی بازدید : 106 دوشنبه 28 اسفند 1391 نظرات (0)

شیوه ی بحث تطبیقی

یکی از ویژگی های سیره ی علمی استاد مطهری،روش بحث تطبیقی است،روش استاد،در بررسی مسایل فکری این است که پس از تبیین موضوع و بررسی آن از دیدگاه فلسفه و معارف اسلامی،دیدگاه های مکاتب و ادیان و فلسفه های دیگر در آن باره را نقل و

صفحه 91

بررسی کرده،جهات قوّت و ضعف آن ها را بیان کرده و سرانجام برتری فلسفه و معارف اسلامی را در آن به اره اثبات می کند.

این امر،یکی از مهم ترین علل جاذبه و تأثیر نیرومند آثار علمی استاد است.این روش-به ویژه در بحث های فلسفی و کلامی مرحوم مطهری-بسیار برجسته و نمایان است.دو شرح او بر منظومه ی حاجی سبزواری،گواه روشنی بر این مدعا است.وی،در کتاب علل گرایش به مادیگری نیز فصلی را تحت عنوان«نارسایی مفاهیم فلسفی غرب»گشوده و به بحث تطبیقی درباره ی چند مسئله ای فلسفی پرداخته است.در آغاز آن بحث چنین گفته است:

«دومین علّتی که در مورد گرایش های مادّی دسته جمعی در جهان غرب بسیار قابل اهمیت است،نارسایی مفاهیم فلسفی غرب است.حقیقت این است که غرب،در آن چه حکمت الهی نامیده می شود،بسیار عقب است و شاید عده ای نتوانند بپذیرند که غرب به فلسفه ی الهی مشرق و خصوصا فلسفه ی اسلامی نرسیده است.بسیاری از مفاهیم فلسفی که در اروپا سر و صدای زیادی به پا می کند،از جمله مسایل پیش پا افتاده ی فلسفه ی اسلامی است.در ترجمه های فلسفه ی غربی،به مطالب مضحکی برمی خوریم که به عنوان مطالب فلسفی از فیلسوفان بسیار بزرگ اروپا نقل شده است.و هم به مطالبی برمی خوریم که می بینیم فیلسوفان دچار برخی مشکلات در مسایل الهی بوده اند و نتوانسته اند آن ها را حل کنند؛یعنی،معیارهای فلسفی شان نارسا بوده است

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما مهمترین خواسته قیامهای مردمی منطقه چیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1054
  • کل نظرات : 10
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 111
  • آی پی دیروز : 116
  • بازدید امروز : 136
  • باردید دیروز : 165
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 6
  • بازدید هفته : 1,300
  • بازدید ماه : 876
  • بازدید سال : 18,616
  • بازدید کلی : 197,624